میان دل ز عشقش لاله باغیست بحمدالله که قلبم مست ساقیست بساط گریه را آماده سازید که یک شب تا محرم وقت باقیست از داغ حسین، اشک نم نم داریم در خانه دل، تا به ابد غم داریم پیراهن و شال مشکی آماده کنید یک روز دگر تا به محرم داریم ارباب صدای قدمت می آید هنگامه اوج ماتمت می آید ما در تب داغ و غم تو می سوزیم یک روز دگر محرمت می آید باز محرم شد و دلها شکست از غم زینب، دل زهرا شکست باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک، کمرها شکست باز محرم رسید، ماه عزای حسین سینهی ما میشود، کرب و بلای حسین کاش که ترکم شود، غفلت و جرم و گناه تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین «با حسين» از «يا حسين» يك نقطه كم دارد ولي «يا حسين» گفتن كجا و «با حسين» بودن كجا باز باران با ترانه با گهرهای فراوان می خورد بر بام خانه یادم آرد کربلا را دشت پرشور و بلا را قصه یک ظهر غمگین گرم و خونین لرزش طفلان نالان زیر تیغ و نیزه ها را گریه های کودکانه اندرین صحرای سوزان می دود طفلی 3 ساله پر ز ناله دلشکسته پای خسته باز باران قطره قطره می چکد از چوب محفل زینب و خونابه از دل وای باران وای باران بخشودگی اهل گنه در صف محشر وابسته به یک گردش چشمان حسین است سعي کن حرص و طمع، خانه خرابت نکند غافل از واقعه روز حسابت نکند اي که دم مي زني از عشق حسين بن علي آنچنان باش که ارباب جوابت نکند يادتان باشد لباس مشكيم را تا كنيد گوشه اي از قبر من اين جامه را هم جا كنيد كاش من در شام تاسوعا بميرم تا شما خرجيم را نذر ظهر عاشورا كنيد دلي دارم پريشان ابالفضل هميشه مست و حيران ابالفضل گداي گوشه گير او منم من زده تكيه به ديوار ابالفضل برادری به تعداد نیست، به وفاداریست یوسف یازده برادر داشت و حسین(ع) تنها عباس(ع) را! انگار برای حسینی شدن ما، راهی جز بی حسین شدن زینب نبود! فرشته ها از امشب، صبوی غم می نوشن دوباره اهل جنت، پیرهن سیاه می پوشن ای کاش بجای اینکه فقط عاشق نام حسین باشیم، عاشق راه حسین بودیم دعا می کنم در ماه محرم، حسین(ع) ضامن دعاهایت، عباس(ع) مشکل گشایت، سجاد(ع) مرهم دردهایت و مهدی زهرا(عج) سایبان دلت باشد کربلا نشان داد که با شکیبایی در عطشی کوتاه، می توان همیشه ی تاریخ را سیراب کرد... اردوي محرم، به دلم خيمه به پا كرد دل را حرم و بارگه خون خدا كرد حسین بیشتر از آب تشنه لبیک بود، افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند (دکتر علی شریعتی) تا کرب و بلا هست، زمین را عشق است آهِ دلِ همواره غمین را عشق است هر چند که هیچ است همه ارزش ما مجنون حسینیم، همین را عشق است
منتظر پیام ها و نظرات شما عزیزان هستم؛ با تشکر ـ ع. دشتی
بنده نه ادیبم، نه سیاستمدار، نه اقتصاددانم و نه هیچ چیز دیگر!
سوژه های خود را از منابع مختلف گلچین می کنم، به امید آن که سهمی هرچند اندک در پُر کردن اوقات گرانبهای شما عزیزان داشته باشم.
امیدوارم بنده را از نظرات مفید خود محروم نسازید!